هزارتوی خیال

اگر شاعری نمی دانی، دست کم یک شعر دلنشین باش!

هزارتوی خیال

اگر شاعری نمی دانی، دست کم یک شعر دلنشین باش!

 

باز هم در بغل گرفته مرا

بازوانِ نحیفِ تنهایی

قانعم کرده اند زن یعنی

غزلی با ردیفِ تنهایی

 

کسی آمد کمی مرا فهمید

کسی از نهرِ شوق آبم داد

هرکسی بخشی از مرا پُر کرد

نشد اما حریفِ تنهایی

 

بین این ذوق های رفته به باد

زن و یک دودمانِ بی فرهاد

با چه شیرین شود مذاقم پس

غیر طبعِ لطیفِ تنهایی؟!

 

عشق از گوشه ی بُرنده ی خود

بغلم کرد مطمئن بشوم

که برایم بس است تا به ابد

درد و رنجِ خفیفِ تنهایی

 

من زنی از تبارِ توقیفم

سقفِ پروازم آشپزخانه ست

راضی ام می کند پریدن با

پر و بالِ ضعیفِ تنهایی

 

دعوتم کن به گوشه ی دنجت

دلخوشم کن به عطرِ نارنجت

بغلم کن مگر رها شوم از

این جهانِ کثیف؛.. تنهایی!

 

 

نظرات  (۵)

خیلی عالی بود :)

از خوندنش لذت بردم. ممنونم

پاسخ:
ممنون
بزرگوارید

درود بر بانوی گرامی

زیبا نگاشتید.

پاسخ:
درود برادر بزرگوار
سپاسگزارم از نظر لطف و همراهی تان
  • شادان شهرو بختیاری
  • بسیار زیبا و روان

    لب مریزاد

    و

    درود بر شما شاعر 

    پاسخ:
    سپاسگزارم استاد ارجمند
    نظر لطف شماست

  • سپیده طالبی
  • سلام بانوی گرامی
    غزلی زیبا و به زبان روز خواندم
    که غمی دلنشین داشت

     

    درودتان باد و
    در پناه حق باشید

    پاسخ:
    سلام بانوی بزرگوار
    سپاس از بذل مهرتان 
    برقرار باشید به مهر
    در پناه یردان
  • فاطمه حیدری (رضوان)
  • سلام و عرض احترام

    سرود هایتان زیباست و به دل می نشیند

    پیروز باشید

    پاسخ:
    سلام دوست عزیز
    سپاس از مهر حضور و نظرتان
    برقرار باشید به مهر
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">