نه ذوقِ پیشِ تو ماندن، نه راهِ پس دارم
نه بالِ پرزدن از کنجِ این قفس دارم
نه صبرِ معجزه دیگر، نه حالِ ذکر و دعا
نه اشتیاق بر این بودنِ عبث دارم
ببُر دو پای مرا از حریمِ خواهش ها!
ببُر! نیازِ شدیدی به این هَرَس دارم
چه فرق می کند از من جوانه ای بزند؟
منی که غرقِ کویرم، که خارو خس دارم
نترس! محضِ تحمل، کمی هوا کافیست-
برای من که دلی خالی از هوس دارم!
