باید سری به روی بدن باشد
تا دارِتان مناسبِ من باشد
وقتی دهانِ واژه پر از خون است
این سر چگونه سایه ی تن باشد
گفتی بیان که حقِ مُسلّم نیست
شرحش اگر به عهده ی زن باشد
باشد، قبول،.. پیشِ شما مفت است
حرفی که خواستی قدغن باشد
خارج بزن، به سازِ تو می رقصم
حتی اگر به سبکِ کهن باشد
اصلا ببین!.. همیشه دلم می خواست
سلّاخِ بنده، موزیسین باشد
من آن زنم، زنی که مقدّر شد
نیلوفرش میانِ لجن باشد
از باتلاقِ چشمِ تو می افتد
بادی که در خیالِ گَوَن باشد
حلاجی ام کن، آه..، نمی خواهم
خونم حرامِ تشت و لگن باشد
حلاجی ام کنید،.. ولی لطفا
تشریحِ من درونِ کفن باشد
من یک زنم! برای تو بد می شد
مرگم، سقوط زیرِ تِرَن باشد
حالا که سر به دارِ توام بگذار
خونم، حلالِ حقّ سخن باشد
سلام مهربانو
هم اندیشمندانه بود و هم اعتراضی
درود بسیار