باید سری به روی بدن باشد
تا دارِتان مناسبِ من باشد
با این زبانِ سرکشِ سرخ آیا
سر مانده تا فدای وطن باشد؟!
از ابتدای خلقتِ زن گفتید:
«حرف از حقوقٓ او قدغن باشد
رقص و بیان و خنده و ازادی
هرگز اگر وظیفه ی زن باشد!
زن آلت است و برده؛ نیازی نیست
دارای چشم و گوش و دهن باشد
روی سرش کلاهِ گشادِ ما
هر کس نخواست فکرِ کفن باشد»
عمری زدید و یکسره رقصیدیم
شاید به فالشتان مثلاً ؛.. باشد!
دیگر ولی به رقص نمی آیم>
تا زن_ستیز موزیسین باشد
من مجرمم که مُفت نمی خواهم
عمرم حرامِ تشت و لگن باشد؟!
حلاجی ام کنید اگر جُرم است
روییدن از میانِ لجن؛.. باشد!
نیلوفرم میانِ لجن هاتان
روییده است تابوُشکن باشد
سر نه! بیا تمامِ مرا بر / دار >
از رستن و وطن که سخن باشد
سلام مهربانو
هم اندیشمندانه بود و هم اعتراضی
درود بسیار