از من بلندتر بود
خیلی بلندتر...
آنقدر که در هر وداع
سرم را به سینه اش می فشرد
و زمزمه می کرد:
"خوب گوش کن... خوبتر... ببین چقدر می خواهمت!"
و امروز که "تنهایی"!
این هیولای خوش قد و قامت
مرا در آغوش می کشد
تازه می فهمم، آن "چقدر"...
یعنی چقدر!...
97/2/27