هزارتوی خیال

اگر شاعری نمی دانی، دست کم یک شعر دلنشین باش!

هزارتوی خیال

اگر شاعری نمی دانی، دست کم یک شعر دلنشین باش!

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گل» ثبت شده است

افسوس!

نخواستند زندگی ات را متفاوت کنم

نخواستند تلفن را بردارم

و به یمن زادروزت

تمام گل فروشی های شهر را زابِراه کنم

نخواستند ما برای آیندگان عاشقانه شویم

عاشقانه ای که بی شک به چاپ هزارم می رسید

افسوس!

 

97/3/8

 

 

 

تنیده ایم به هم، بیش و کم، چنان پیچک

که مُردن است سرانجامِ دل-بُریدنِ مان

 

بیا به هم برسیم، از هر آنچه آشفتیم-

دری بیاب به آغوشِ آرمیدنِ مان