هزارتوی خیال

اگر شاعری نمی دانی، دست کم یک شعر دلنشین باش!

هزارتوی خیال

اگر شاعری نمی دانی، دست کم یک شعر دلنشین باش!

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «باران» ثبت شده است

باران گرفته است

باز از حضورِ ابر

گلدانِ ذوقِ زندگی ام جان گرفته است

تو بارانی شدی

و من به جای چتر شدن

به این اندیشیدم که در تو غرق شوم

چرا که نه جرأت، نه جسارت ،.. که سعادت می خواهد

ریزشِ یک کوه

گریه ی یک مرد را

به تماشا نشستن!

 

97/2/23